حق اشتباه کردن
1. صدای استاد شجریان در این ایام شنیدنیتر از همیشه است. علاوه بر صوت دلنشین و تسلطی که بر زیر و بم موسیقی سنتی دارد، در انتخاب اشعار آوازهایش نیز به راستی استاد است. یکی از شعرهایی که در روزهای گذشته به شدت مرا تحت تأثیر قرار داده و ذهنم را به خود مشغول کرده است این بیت است که ظاهراً سرایندهی آن ملکالشعرای بهار است:
تو ز اشتباه روزی قدمی به خانهام نه که رسد دلی به کامی چو کنی تو اشتباهی
2. عبدالکریم سروش یکی از ویژگیها و یا در حقیقت ویژگی ممتاز جوامع مدرن را تفوق و رواج حق نسبت به تکلیف میداند. در جوامع مدرن از حقوق بسیاری سخن به میان آورده میشود که برخی از آنها در اعلامیهی جهانی حقوق بشر نیز مورد اشاره قرار گرفتهاند. اما در میان تمامی حقوقی که در جوامع مدرن از آنها سخن رفته است، من علاقهی خاصی به حق «اشتباه کردن» دارم و بر این باورم که مهمترین و بنیادیترین حق در میان حقوق رایج در آن جوامع است.
3. حق اشتباه کردن مبنای اصلی روحیه و فرهنگ «مدارا» است. بدون قائل شدن این حق برای دیگری، نمیتوان از مدارا سخن گفت و بر اساس آن با دیگری رفتار و از خشونت احتراز کرد. باور به حق اشتباه کردن مرحلهای فراتر از تکثرگرایی است. در تکثرگرایی حقیقت یا ارزشها متکثر پنداشته میشوند و این گونه پنداشته میشود که در یک زمان مشخص، نسبت به یک امر مشخص، میتوان از ارزشهای متفاوت سخن گفت. اما در تأکید بر حق اشتباه کردن، بحث بر سر تفاوت در ارزشها نیست بلکه نکتهی اصلی در اینجاست که ممکن است دیگری اشتباهی را مرتکب گردد و با وجود این باید با مدارا با وی رفتار شود. در مورد آزادی بیان و اندیشه نیز بر همین منوال میتوان به استدلال پرداخت. در واقع این آزادیها زمانی بسیار ارزشمند خواهند بود که مبتنی بر حق اشتباه کردن باشند.
4. حق اشتباه کردن نه تنها مبنای روحیهی تساهل و مدارا است بلکه یکی از مبانی و ویژگیهای اصلی زندگی مدرن نیز است. این حق آزاد و مختار بودن انسانها را به رسمیت میشناسد و از مطلقگرایی دور میشود. در واقع حق اشتباه کردن به نوعی نشان از گسست از سنت و گروههای مرجعی دارد که با تأکید بر یقین و دستورالعملهای از پیش تعریفشده همراه بود. گیدنز تأکید زیادی بر اندیشهی ریسک و اعتماد به عنوان ویژگیهای متماز مدرنیت دارد. وی بر این باور است که هر دو شیوهی سازماندهی زمان آینده هستند و مبین تلاش در جهت جدایی از گذشته و رویارویی با آینده است. حق اشتباه کردن به نوعی مقدمهی تعمیم اندیشهی اعتماد و ریسکپذیری است. چارلز تیلی نیز اعتماد را شامل گذاشتن منابع ارزشمند در خطر شرارت، اشتباه و ناکامیهای دیگران میداند.
5. اگر قائل به حق اشتباه کردن باشیم آن گاه شاید به این پرسش مواجه شویم که چرا باید این حق را بپذیریم؟ دلایلی چند برای پذیرش این حق وجود دارد:
- ما در جامعه به جای اینکه عمدتاً با «انسانهای کامل» سروکار داشته باشیم با کسانی مواجه هستیم که «کاملاً انسان» هستند. اگر از منظر دینی به انسان بنگریم، میبینیم که انسان به مثابه موجودی «جایزالخطا» توصیف شده است. تأکید بر حضور شیطان در زندگی در ادبیات و متون دینی، حکایت از وجود ظرفیت و امکان بالقوهی ارتکاب اشتباه از سوی انسان دارد. یکی از مهمترین میراثهای حضرت آدم برای انسان چیزی جز توانایی اشتباهپذیری وی نیست و با اشتباهی که مرتکب شد سنتی را پی افکند که زندگی انسانی با اشتباه همراه باشد. در واقع این سنت بخش مهمی از زندگی انسان را در بر میگیرد. حافظ این سنت را برجسته میکند و بسیار بر آن تأکید کرده است:
من به صد خرمن پندار ز ره چون نروم که ره آدم خاکی به یکی دانه زدند
یا
طمع در آن لب شیرین نکردنم اولی ولی چگونه مگس از پی شکر نرود
- گاهی از آن رو اشتباه روا دانسته میشود که شاید نتیجهی ناخواستهی آن، مطلوب باشد. بر اثر اشتباه قدم نهادن در خانهای، ممکن است دلی کامیاب شود و اشتباه منشاء خیر و خوبی گردد.
تو ز اشتباه روزی قدمی به خانهام نه که رسد دلی به کامی چو کنی تو اشتباهی
- برخی از اشتباهات چندان بد و خطرناک نیستند که محتسبان و نگاهبانان خودخواندهی فرهنگ و ارزشهای جامعه وانمود میکنند. حافظ میگوید:
مکن به چشم حقارت نگاه در من مست که آبروی شریعت بدین قدر نرود
- رسمیت دادن به این حق، امکان نوآوری و تغییر و ارزیابی فعال آینده را به انسان میدهد و دست بسیاری از افراد مستبد که خود را نگهبانان سنت و گذشته میدانند از تصمیمگیری و برنامهریزی برای جامعه کوتاه میسازد. پرهیز و جلوگیری از اشتباه و رسیدن به سعادت و خوشبختی انسان همواره بهانهای بوده است تا بدین وسیله مستبدان و مطلقگرایان، دخالت و اعمال خشونت و هدایت اجباری در زندگی عمومی و خصوصی مردم را توجیه کنند.