بسیار دشوار است برای برخی از برنامههای اقتصادی کردستان که حکومت، برنامهریز
و مجری آن است، نام و عنوانی مناسب و درخور انتخاب کرد. «طرحهای عمرانی»، «برنامهی
توسعه»، «محرومیتزدایی» و ... کدامیک از این اصطلاحات میتواند به طور تمام و
کمال، آن برنامهها و طرحها را بازتاب دهد؟ در واقع آسیبشناسی این برنامهها از
همین جا آغاز میشود که باید تحت چه عنوانی از این برنامهها یاد کرد. بدیهی هر
کدام از عناوین فوق، دارای بار معنایی و حتی ارزشی خاص خویش است که تحلیل و تفسیر
خاص خود را میطلبد. وقتی ما نمیدانیم که چه نام و عنوانی را به این برنامهها
اطلاق کنیم به همان نسبت نیز نمیدانیم از چه منظر و زاویهای آنها را مورد بررسی
و تدقیق قرار دهیم. اما آسیبهای این برنامهها به اینجا ختم نمیشود. علاوه بر
مشکلات خاصی که در نظام اداری و نحوهی تخصیص بودجه به این برنامهها و فرایند
تصویب آن در مراجع مختلف، میتوان به آسیبهای اساسی دیگری اشاره کرد که به نوبهی
خود مشکلات زیادی را برای کردستان به وجود آورده است.
فرشاد مؤمنی از دو جنبه برنامههای توسعهی اقتصادی در ایران را مورد نقد قرار
میدهد: عدم توجه به وجوه اجتماعی برنامههای اقتصادی و غیر مولد شدن اقتصاد. این
انتقادات بر برنامههای اقتصادی در کردستان نیز وارد است. بدین معنی که برنامههای
در دست اجرای اقتصادی در کردستان، یک طرح اقتصادی صرف هستند و زمینهها، عوارض و
پیامدهای اجتماعی و به طور کلی غیر اقتصادی آن مورد توجه و تحقیق قرار نمیگیرد.
برای مثال میتوان به وضعیت شهرستان بانه اشاره کرد که اگرچه امروزه یکی از قطبهای
اقتصادی استان و حتی کشور است از جنبههای مختلف مورد تحقیق قرار نگرفته و به امان
خدا رها شده است و اگر در بسیاری از زمینهها ابتکار و مشارکت خود مردم نبود، شاید
بانه رونق کنونی را نداشت و وضعیت نابسامانی مییافت. اما به هر حال نباید این
واقعیت را از نظر دور داشت که وجوه اجتماعی تغییر و تحولات اقتصادیی که در بانه
اتفاق افتاده است مورد توجه قرار نگرفته و ممکن است در آینده موجب بروز مشکلاتی در
این شهر شود. نمونهی دیگری که میتوان به آن اشاره کرد عدم توجه به محیط زیست در
برنامههای اقتصادی است. بدون توجه به موقعیت «کانی بل» و جایگاهی که از نظر
فرهنگی و زیستمحیطی در میان مردم دارد عملیات سدسازی و در واقع تخریب آن در حال
انجام است و سخن و صدای نهادهای غیردولتی و فعالان اجتماعی که برای نجات این چشمهی
طبیعی فعال شدهاند اغلب ناشنیده و نادیده گرفته میشود. علاوه بر این، هر گونه
برنامهی اقتصادی بدون توجه به حوزهی فرهنگی کردستان و تأثیرات سیاسی آن بر
منطقه، منجر به شکست خواهد شد و نتایج مثبتی برای مردم کردستان به بار نمیآورد و
بسیاری از فرصتهای اقتصادی را به تهدید تبدیل خواهد کرد.
آسیب دیگر غیر مولد شدن اقتصاد است. تردیدی نیست و تمامی آمارها حاکی از آن
است که کردستان به لحاظ صنعت و منابع تولیدی و اقتصادی در کل و زیرساختهای مورد
نیاز از امکانات قابل ملاحظهای برخوردار نیست. برای مثال رئیس پلیس راهور گفته
است که در استان کردستان یک متر کمربندی وجود ندارد. در دیگر زمینهها نیز وضعیت
به همین شیوه است. غیر مولد شدن اقتصاد یعنی تجارت پول در جامعه رواج یابد. آنچه
در کردستان دیده میشود فقط سیطرهی غیر مولدها بر مولدها نیست و فراتر از آن
گسترش نوعی غیر مولدهای فاسد است که اقتصاد کردستان را تحتالشعاع خود قرار داده
است.
به علت این که استان کردستان دارای مرزهای با کردستان عراق است و به علت این
که در سالهای گذشته در کردستان سرمایهگذاری صورت نپذیرفته است، در طول هشت سال
گذشته، آنچه بر اقتصاد کردستان مستولی شد و آسیبهای جبرانناپذیری بر آن وارد
کرده است، بحث خرید و فروش مجوز صادرات و واردات و اسناد معادن کردستان است. بدین
گونه که بدون ایجاد اشتغال و تولید مشخص و تولید کالا، میلیاردها ریال بین کسانی
دارای رانت بودند رد و بدل شده است و فساد اقتصادی را در تار و پود اقتصاد کردستان
گسترانیده است. این وضعیت بسیار بدتر از تجارت پول صرف است. چرا که هم غیر مولد
است، هم رانتی است، هم به شدت فسادآور است و به لحاظ اجتماعی قشری نوکیسه را ایجاد
میکند که مسائل اجتماعی فراوانی را به جامعه تحمیل میکند. از اینها گذشته،
تجارت رانتی و فساد پولی، پیامدهای فرهنگی منفی نیز دارد. فرهنگ کار و تلاش مداوم
و دستیابی تدریجی و مشروع به ثروت، جای خود را به خیالبافی و رویای ثروتمند شدن یکشبه
میدهد. بسیاری از جوانان تحت تأثیر این وضعیت به جای کار و تلاش و کارآفرینی در
اندیشهی یافتن راهی برای استفاده از رانت و رسیدن به ثروت بادآورده هستند.
آسیبهای یاد شده (غیر مولد بودن اقتصاد، عدم توجه به وجوه اجتماعی برنامههای
اقتصادی و فقدان برنامهی مشخص و هدفدار اقتصادی) موجب شده است که فعالیت اقتصادی
در کردستان بسیار دشوار باشد و آینده و چشمانداز روشنی برای آن قابل تصور نباشد و
عرصه بر کسانی که میخواهند فعالیت اقتصادی قانونی و مولد انجام دهند تنگ خواهد
شد.
۱ نظر:
به نکات با ارزشمندی در نوشته تان در باب اقتصاد استان اشاره کردید، آما ان چیزی که درباب توسعه و برنامه های توسعه استان بیشتر به چشم می خورد عدم وجود هرگونه برنامه ای است تا ناکارامد بودن برنامه ها. انچه که ما شاهد ان هستیم با وجود موقعیت جغرافیای استان هم به لحاظ زمین های کشاورزی، آب، معدن، گردشگری، صادرات مرزی و غیره سرمایه گذاری در این زمینه ها انجام نشده است. از مولفه های آن می توان به نرخ بالای بیکاری در استان و مهاجرت گارکران استان برای پیدا کردن کار در تهران و کردستان عراق اشاره کرد.
ارسال یک نظر