1.
در روزهای
گذشته سید احسن علوی نمایندهی حوزهی انتخابیهی سنندج، دیواندره و کامیاران در
نامهای مختصر و مفید و در عین حال لازم، نسبت به واگذاری یکی از معادن استان
کردستان به فرد یا افراد غیر بومی به استاندار کردستان تذکر داده بود که با وجود
درصد بالای بیکاری، به هنگام اعلام مناقصه، ضرورت دارد یا بهتر آن است نیازمندیها
و شرایط خاص منطقه در نظر گرفته شود و افراد بومی در اولویت باشند. استاندار
کردستان نیز در اقدامی قابل تحسین در مقام پاسخگویی برآمد و تأکید کرده و توضیح
داده است که ابتدا معدن مورد نظر به فردی بومی واگذار شده، سپس آن فرد، معدن را به
فردی غیر بومی انتقال داده است و این نقل و انتقال بر اساس قانون انجام پذیرفته
است. ضمناً تغییر در شرایط مزایده و در نظر گرفتن اولویت برای افراد بومی یا ایجاد
محدودیت برای غیر بومیها را مستلزم تغییر قانون دانستهاند که در حوزهی اختیارت
قوهی مقننه است و مسئولین اجرایی قادر به انجام چنین کاری نیستند.
قصد من از نگارش این نوشتار، قضاوت در مورد ادعای نماینده و پاسخ استاندار
به آن ادعا نیست، اما به طور کلی هر دو نامه را درخور ستایش و تشویق و در جهت
منافع مردم کردستان میدانم چه آن نامهای که نشان از نظارت و حساسیت نماینده بر
اموری که در حوزهی انتخابیهاش میگذرد، دارد و چه پاسخ استاندار که از ضرورت
پاسخگویی و عمل بر اساس قانون حکایت و حمایت میکند.
2. اما آنچه موجب شد این مطلب را به رشته نگارش در آورم
نامهای بود که تحت عنوان «پاسخ جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی یا یاران دولت
تدبیر و امید به نمایندهی سنندج» در سایتهای خبری منتشر گشت و مرا بر آن داشت تا
به نقد آن نامه همت گمارم و نکاتی را به شرح زیر به یاران!! دولت تدبیر و امید متذکر
شوم:
-
ادعا شده است
که هدف آقای علوی از نگارش آن نامه ظاهراً انتقاد از عملکرد استاندار کردستان در
واگذاری یکی از معادن بوده اما در باطن رنگ و بوی تبلیغاتی داشته و نوعی تلاش
زودهنگام برای جلب رأی و نظر مردم در انتخابات آتی در آن به چشم میخورد. فرض کنیم
یاران دولت تدبیر و امید از عوالم ظاهر و باطن خبر دارند و ادعایشان مبنی بر این
که انگیزه و قصد نماینده از نوشتن آن نامهی اعتراضی در فضای رسانهای و مجازی،
جذب آرای مردم در انتخابات بعدی و ورود دوباره به مجلس شورای اسلامی بوده است، صحت
دارد و فرض دوم را هم بپذیریم که این کار، هیاهوی تبلیغاتی و در نتیجه ناروا و
نادرست است، لذا نماینده نباید آن را انجام میداد و شایسته نیست به اقداماتی دست
یازد که رنگ و بوی تبلیغات زودرس داشته باشد. اگر این فرضها را درست در نظر
بگیریم با توجه به این که برای داوری در مورد کنش فرد، به لحاظ روششناختی نباید
دچار خطای خلط «انگیزه» و «انگیخته» شویم هیچ تغییری در قضاوت ما نسبت به درستی یا
نادرستی مضمون و مفاد نامهی نماینده ایجاد نخواهد کرد و انگیزهی بد، انگیخته را نیز
بد نمیکند و این دو تا حد زیادی از یکدیگر مستقل هستند. این در حالیست که در پاسخ
استاندار این خطا به چشم نمیخورد و به جای مراجعه به انگیزهی نمایندهی مجلس، به
موارد اعتراضی ایشان پرداخته بود.
-
در بندی دیگر از
سوی یاران دولت به نماینده توصیه شده است در زمان کنونی بهتر آن است نمایندهی
مجلس به لایحهی بودجه توجه داشته باشد تا عقبماندگیهای کردستان در آن لحاظ شود.
میتوان بسیاری از کارهای دیگر را ردیف کرد که چرا نماینده در شرایط کنونی به آنها
نمیپردازد و به جای آن هیاهوی تبلیغاتی - به زعم یاران دولت – به
راه انداخته است. میتوان بر همین منوال از دولتمردان تدبیر و امید نیز پرسید که
ایشان برای دیده شدن عقبماندگی کردستان در لایحهی بودجه چه کارهایی را انجام
داده یا در پیش گرفتهاند؟ چند بار مسئولین از مجمع نمایندگان خواستهاند تا در
این زمینه به همفکری و همیاری بپردازند؟ اگر به درستی انتظار دارید نماینده با
افکار عمومی مردم کردستان همراه باشد و در آن راستا حرکت کند آیا همین انتظار را
از مسئول مدیریت و برنامهریزی استان نیز داشتهاید؟ آیا ایشان پیام رسای مردم
کردستان در انتخابات ریاست جمهوری را دریافت کردهاند و در جهت زدودن غبار عقبماندگی
از کردستان و لحاظ آن در لایحهی بودجه، چه تلاش قابل توجه و چشمگیری داشتهاند؟
-
صرف نظر از
درستی یا نادرستی و انگیزهی نامهی اعتراضی آقای علوی، باید انصاف داشت که عمل
ایشان کاملاً منطبق بر وظایف قانونی یک نمایندهی مجلس شورای اسلامی است. بر اساس
قانون اساسی، نمایندههای مجلس حق تحقیق و تفحص و اظهار نظر در تمامی مسائل داخلی
و خارجی کشور را دارند و در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهار نظر و رأی کاملاً
آزاداند. اما آنچه غیر قانونی است و به هیچ وجه در راستای ایفای نقش نمایندگی نیست
و مسئولین درجه اول استان و یارانشان در مقابل آن سکوت، انفعال و همراهی پیشه
کردهاند؛ دخالت در عزل و نصب مدیران است که حق قانونی قوهی مجریه است. در مدتی
که دولت تدبیر و امید در کردستان استقرار یافته است به طور مرتب از زبان بسیاری از
این مدیران شنیدهایم و حتی در بسیاری از موارد دیدهایم که برخی از نمایندههای
مجلس، از اقوام و خویشاوندان گرفته تا اعضای ستادهای انتخاباتی را برای گرفتن پُست
و مقام به مسئولین معرفی و تحمیل میکنند و ایشان نیز چارهای جز انفعال و
فرمانبرداری ندارند. آیا چینش مهرههای وابسته به نمایندهها در مسئولیتهای حساس
قوهی مجریه و ادارات دولتی در راستای ایفای وظایف نمایندگی، زدودن غبار فقر از
چهرهی کردستان یا وعدههای انتخاباتی و سیاستهای کنونی دولت است که مدیران عالی
دولت تدبیر و امید در استان کردستان و یارانشان نه تنها به آن اعتراضی ندارند
بلکه در به طور مداوم در پی توجیه آن نیز بر میآیند؟ آیا از این کار قصد و انگیزهای
غیر انتخاباتی دارند؟
نظارت نمایندگان بر مسائل داخلی و خارجی و اظهار نظر
در مورد آن با هر انگیزهای که داشته باشند حق قانونی ایشان و در راستای ایفای
وظایف نمایندگی است. اما دخالت نمایندگان مجلس در عزل و نصب مدیران – با هر انگیزهای که داشته باشند – و تمکین مسئولین – با هر انگیزهای که داشته باشند – مصداق بارز عدم توجه به تفکیک قوا، ضعف مدیریت
مسئولین عالی دولت و عین بیاحترامی به قانون است. از سوی دیگر، دخالتهایی از این
دست، موجب شکلگیری باندها و محافلی میشود که مردمسالاری و فرایند انتخابات را
دچار خدشه میسازند. انتظار جامعهی مدنی و فعالان سیاسی و اجتماعی این است که
مسئولین و به تبع آن یاران دولت و تدبیر و امید، این جنبه از فعالیت نمایندگان را
مورد نقد قرار دهند و به جای بدهبستان و توافقهای پنهانی و تسلیم و تمکین در
برابر فشارها، در فضای رسانهای آن را افشا نمایند و واقعیتها را با مردم در میان
گذارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر