۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه

سیاست قومی در تبلیغات انتخاباتی
1.       ترکیب جمعیتی و اجتماعی ایران، بسیاری از دولت-ملت­ها و کشورهای منطقه و حتی جهان به گونه­ای است که از اقوام، ادیان، شیوه­های زیست و زبان­های مختلف و متعدد تشکیل شده­اند. این تنوع که در ایران، سابقه­ای دیرین و به قدمت تاریخ دارد، تأثیرات عمیق فرهنگی و اجتماعی خاصی بر زندگی مردمان این مرز و بوم داشته است. در دوران معاصر و از زمانی که سیاست و فرآیند ملت­سازی در شکل جدید آن در ایران آغاز شده است، نسبت به دیگر عوامل، نقش «قومیت[1]» در ایجاد تنوع و تکثر فرهنگی و سیاسی، جایگاه برجسته­تر و پررنگ­تری یافته است. تکثر و تعدد قومیت­ها و نقش انکارناپذیر آن در تاریخ و وضعیت کنونی جامعه­ی ایرانی به نحوی است که ایران را به جامعه­ای «چندقومی[2]» تبدیل کرده است.
علاوه بر این، جهانی­شدن[3] و تأثیر و رابطه­ی آن با هویت ملی و قومی نیز در سال­های اخیر موجب شده است که بحث و گفت­وگو در مورد نسبت هویت ملی و قومی رونق و گرمی ویژه­ای داشته باشد و پژوهش­های متعددی در این زمینه انجام شود به گونه­ای که از یک سو فعالان قومیتی با استناد به نظریات تنی چند از نظریه­پردازان حوزه­های مختلف علوم اجتماعی، امیدوار باشند که در این دنیا و فضای جدید، نقش هویت­سازانه­ی دولت ملی کمرنگ شده است و در مقابل قومیت­ها به امکانات و ساختارهایی دست یافته­اند تا هویت خود را بازآفرینی نمایند و از سوی دیگر طرفداران تقویت هویت ملی نیز از گسترش هویت ملی و ادغام هویت­های قومی سخن به میان آورند که جهانی­شدن امکان مناسبی را برای آن فراهم آورده است.
با وجود تنوع قومی عمده و دیرینه­ای که در ایران به چشم می­خورد اما سیاست قومی مشخصی که مبتنی بر استراتژی و اهداف و مصلحت­های خرد و کلان جامعه تدوین شده باشد، دیده نمی­شود. علیرغم عدم شفافیت و فقدان سیاست قومی منسجم و مشخص در نظام سیاسی، در دوران انتخابات ریاست جمهوری، اکثر کاندیداها سعی می­کنند در برنامه­های خویش اشاراتی به سیاست­های قومی داشته باشند. به عبارت دیگر ارائه­ی برنامه­ی مرتبط با خواست­ها و مطالبات قومیت­ها در ایران که با برنامه­های «محمد خاتمی» آغاز شده است، اکنون به یک سنت تبدیل شده است به گونه­ای که نامزدهای انتخاباتی کم و بیش به آن می­پردازند.
2.       «علی­اکبر ولایتی» با اشاره به مبنای اسلامی و قانونی تفاوت­های قومی از حفظ کرامت و حقوق همۀ قومیت‌ها سخن به میان می­آورد. برنامه­های قومیتی وی عمدتاً مطالبات فرهنگی و تا حدودی تمرکززدایی از قدرت را شامل می­شود و در حمایت از حقوق شهروندی قومیت‌ها بر فراهم آوردن زمینه­ی مناسب برای صیانت از زبان و فرهنگ و سنت‌های اقوام گوناگون ایرانی با تاکید بر حفظ انسجام فرهنگی، تحقق اصول 15 و 19 قانون اساسی، واگذاری اختیارات لازم برای اداره­ی استان‌ها به استانداران تا با حضور مؤثر مدیران و نخبگان محلی از توان همه­ی قومیت‌ها و اقوام گوناگون در چهارچوب حفظ وحدت ملی در جهت بالابردن توان ملی کشور تأکید دارد، همچنین حمایت از طرح‌های دانش‌بنیان دانشگاهی در بازشناسی ظرفیت‌های اقتصادی و توریستی و ژئوپولیتیکی مناطق مختلف ایران، احیای حرمت و جایگاه بزرگان و ریش‌سفیدان و کدخدایان قبایل، ایلات و عشایر، و روستاها و استفاده از تجارب غنی آنان از طریق دعوت ایشان به مشارکت فعال در تصمیم‌گیری‌های منطقه‌ای و کلان و رایزنی با ایشان برای ارائۀ راه حلّ مشکلات منطقه‌ای و کشوری را در برنامه­ی خود آورده است.
«محمدرضا عارف» نیز تنوع قومیتی موجود در کشور را نه تنها به رسمیت می­شناسد بلکه تأکید می­کند که باید از آن پاسداری و برای وحدت عملی میان اقوام و مذاهب فرهنگ­سازی کرد. به همین منظور وعده­ی تشکیل معاونت اقوام و توجه به مدیران بومی و واگذاری مسئولیت به آنها را می­دهد و همچنین در حوزه­ی آموزش و پرورش، یکی از وجوه عدالت را توجه به قومیت­ها می­داند.
«مصطفی پورمحمدی» که یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری بود اما از ثبت نام انصراف داد نیز یکی از سیاست­های خود را به «اقوام و اقلیت­ها» اختصاص داده و تحت عنوان «حفظ و تقویت بنیان­های تمدن اسلامی، ایرانی»، تقویت زبان­ها، گویش­ها، آداب و رسوم و سنت­های اقوام و تلاش برای وحدت شیعه و سنی، مبارزه با افراطی­گری قومی و ارتقای جایگاه نخبگان قومی در مدیریت­های محلی و ملی را در برنامه­های خود می­گنجاند. «محمدباقر قالیباف» نیز در برنامه­های خود، اقوام و مذاهب را مورد توجه قرار داده است و بر رفع تبعیض، برادری و برابری میان اقوام و استفاده از آنها در مدیریت کشور تأکید ورزیده است. «محسن رضایی» نیز که اصلیت قوم لر و بختیاری دارد و خود را متعلق به این قوم می­داند کثرت و تنوع فرهنگی ایران را قبول دارد و به اجرای اصول 15 و 19 قانون اساسی اشاره می­کند به گونه­ای که منعی برای تدریس زبان­های قومیتی در دانشگاهها نمی­بیند.
«حسن روحانی» نیز تنوع اقلیمی، زبانی، دینی و مذهبی ایران را مانند دیگر نامزدها به مثابه بوستانی عطرآگین ترسیم می­کند که خود را متعهد می­داند تا اصول 3، 12، 15، 19، 22 و ... اجرا نماید، به منظور رفع تبعیض به شایسته­سالاری و فراهم آوردن امکان مشارکت در همه­ی سطوح سیاسی اداری روی آورد، تصدی مدیریت­های بومی و محلی را به نخبگان آن منطقه واگذار نماید، مقدمات و زمینه­ی تدریس زبان مادری قومیت­ها در سطح مدارس و دانشگاهها فراهم کند. همچنین تقویت فرهنگ و آداب و رسوم قومیت­ها، رعایت حقوق پیروان سایر اقلیت­های دینی و مذهبی و عدم دخالت در امور دینی آنان و ایجاد امکان برگزاری مراسم دینی و مذهبی خاص خود، انجام مطالعات علمی برای تدوین برنامه­های کوتاه­مدت و بلندمدت در بخش­های مختلف زیربنایی اقتصادی، عمرانی، اجتماعی و ... و تلاش برای جبران عقب­ماندگی­ها، تغییر نگاه امنیتی به قومیت­ها و واگذاری این مسئولیت­ها به یکی از معاونین رئیس جمهور از برنامه­ها و تعهدات ایشان در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری است.
3.       قبل از انتخابات هفتم ریاست جمهوری به ندرت کاندیداهای ریاست جمهوری در تبلیغات خود از اقوام و مذاهب و حقوق آنها سخنی به میان می­آوردند و عمدتاً بر اساس نگاه امنیتی با اقوام برخورد می­شد و ترجیح می­دادند که حقوق و مطالبات قومیت­ها و مذاهب را نادیده بگیرند. اما این وضعیت تحت تأثیر فعالیت­های سیاسی و اجتماعی کردها از یک سو و برخی از دگرگونی­های داخلی تغییر کرد و اگر چه در مجلس ششم با شکل­گیری «فراکسیون کرد» بحث از حقوق قومیت­ها صرفاً توسط اصلاح­طلبان مطرح می­شد اما اکنون این شعارها از سوی اصول­گرایان نیز مورد تأکید قرار می­گیرد و در برنامه­های خود آن را می­گنجانند. اگر چه اشاره به حقوق قومیتی و حذف نگاه امنیتی در این سطح مغتنم است اما اگر به گونه­ای انتقادی با آن برخورد  و در حافظه­ی قومی حفظ و ثبت نشود آنگاه ممکن است این مطالبات صرفاً به شعارهایی انتخاباتی تبدیل شوند و فقط در این ایام مطرح گردند.
مرروی اجمالی بر برنامه­ها و شعارها نشان می­دهد که بسیاری از آنها تصور درستی از ماهیت قومیت، حقوق و مطالبات اقوام ندارند. این امر بیشتر از فقدان برنامه و سیاست قومی مشخص و منسجم در نظام سیاسی ایران ناشی می­شود. در حالی که عمدتاً بر مطالبات فرهنگی و تا حدی مدیریتی تأکید می­شود، مقایسه­ی شاخص­های اقتصادی و سطح توسعه نشان می­دهد که استان­های قومیت­نشین وضعیت مناسب و رضایت­بخشی ندارند. توسعه­ی سیاسی و فرهنگی: توسعه­ی اقتصادی به تنهایی مسائل و معضلات قومی را حل و فصل نمی­کند. علاوه بر این «هشتر» معتقد است که نوسازی و توسعه­ی اقتصادی در کشورهایی که دارای تنوع قومی هستند جریانی را می­آفریند که «تقسیم کار فرهنگی» نام دارد. به نظر وی این تقسیم کار نوعی تبعیض ساختاری را به وجود می­آورد که اشتغال و نقش­های اجتماعی بر اساس ویژگی­های فرهنگی توزیع می­شود و ساختار حاکم محکوم ایجاد می­کند. تجربه­ی دوران سازندگی نیز که صرفاً توسعه­ی اقتصادی را پیگیری می­کرد این ادعا را ثابت می­کند. به همین دلیل است که در دوران اصلاحات، توسعه­ی سیاسی و فرهنگی نیز مورد توجه قرار گرفت و از آن پس تعداد کثیری از سیاستمداران کشور، حتی آنهایی که منتقد دولت اصلاحات و اصلاح­طلبی هستند در ارتباط با مسائل قومی بر امور فرهنگی و لزوم توجه به آن سخن به میان می­آورند. همچنین در این برنامه­ها نگاهی شرق­شناسانه وجود دارد و قومیت به مثابه ایل و قبیله و عشیره دیده می­شود و بدیهی است که این نگاه از یک سو با تعاریف جدیدی که از قومیت در علوم سیاسی و اجتماعی وجود دارد هرگز انطباق ندارد و از سوی دیگر با تصوری که در میان اقوام از خود و حقوق خود دارند سازگار نیست. علاوه بر این، اجرای هر برنامه­ای اعم از سیاسی یا فرهنگی و اقتصادی مستلزم دسترسی به آمار پایه در مورد قومیت­هاست. این آمار در ایران وجود ندارد و ظاهراً هیچکدام از نامزدهای انتخابات نیز به این مورد توجه نداشته­اند. همچنین تقلیل فرهنگ به عناصری صرفاً فولکلوریک یا هویت کردی به هویت فولکلوریک در بسیاری از این برنامه­ها دیده می­شود. با توجه به تمام این موارد اگر دید انتقادی نسبت به آنها وجود نداشته باشد همین اندازه از برنامه­ها نیز اجرا نمی­شود و در زمان­ها و موقعیت­های بعدی بهبود نمی­یابند.
نکته­ی دیگری که در برنامه­های کاندیداهای انتخاباتی مورد غفلت واقع شده است توجه به نهادها و تشکل­های سیاسی و مدنیی است که در مناطق قومی وجود دارند و دارای ریشه­های عمیقی در میان مردم هستند. این نهادها هم می­توانند برنامه برای حل مسائل و مشکلات ارائه نمایند و هم بر نحوه­ی اجرای برنامه­ها نظارت داشته باشند. در برنامه­های نامزدها به این مورد توجه چندانی نشده است. همچنین نباید نقش و تأثیر مطبوعات و رسانه­ها را فراموش کرد که این نیز در برنامه­های اکثریت کاندیداها جای خاصی را به خود اختصاص نداده است.   
 
 


[1] - Ethnicity
[2] - Multiethnic society
[3] - Globalization