۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

مادرانی که صلح را می فهمند

1. بسیاری بر این باورند که کردها صرفاً خواهان حقوق فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خویش هستند و نه تنها جنگ طلب و طرفدار خشونت نیستند بلکه در واقع جنگ بر آنها تحمیل شده است. اگر این ادعا را که تا حد زیادی درست است، بپذیریم به سادگی به این نتیجه می رسیم که تحمیل کنندگان جنگ به هدف خود که همانا گسترش جنگ و خشونت است رسیده اند چرا که سالهاست در کردستان آتش جنگ شعله ور است و مردم از خشونت و جنگ در رنجند و کمتر خانواده ای از آسیبهای آتش جنگ در امان مانده باشد.
۲. بدیل تحمیل جنگ، پذیرش و گسترش روشهای خشونت آمیز نیست. خشونت با خشونت کاهش نمی یابد یا از بین نمی رود. بدیل آن تحمیل صلح و آشتی است که کم هزینه است و رنج کمتری را متوجه مردم می سازد. علاوه بر این در دنیای امروز، مجامع و نهادهای جهانی و افکار عمومی مردم دنیا پشتیبان روشهای خشن نیست و هیچ دلیلی در این زمینه پذیرفته نیست. خشونت در تمامی ابعاد و سطوح آن، محکوم است و در مقابل آشتی و صلح طرفدارن بیشماری دارد.
۳. در روزهای گذشته در دیاربکر و شهرهای اطراف آن جنبش مادران صلح و پیام آوران آشتی راه افتاده است. این حرکت به شدت از سوی مردم مورد توجه قرار گرفته است و از آن پشتیبانی می شود. امروز مصاحبه یکی از مادران کرد را که چهار فرزند خود را از دست داده بود با بی بی سی دیدم. به شدت تحت تأثیر درک و شعور و قدرت بالای این مادر سالخورده و رنج دیده قرار گرفتم که بزرگوارانه بر نفرت و خشم خود چیره گشته بود و از صلح و دوستی دم می زد و با اهدای روسری سفید به مادر یکی از سربازان ترک، نشان داد که خواهان صلح و زندگی بهتر برای نسلهای کنونی و آینده و بی ثمر بودن جنگ و سرکوب و خشونت است. با دیدن این مادر و حضور گسترده مردم، واقعاً احساس غرور کردم.
۴. اوجلان به دلیل ویژگیهای کاریزماتیکی که دارد از جمله رهبرانی است که توان گرفتن تصمیمات بزرگ را دارد. کردها امروز به چنین روشهایی نیاز دارند. در ترکیه و در دنیا نیز این زمینه تا حدی فراهم است. باید تغییر را پذیرفت و آن را آغاز کرد. کردها در ترکیه و در مبارزات مدنی وزن خود را نشان داده اند و روشنفکرانی در این میدان به فعالیت مشغولند که شرایط جدید را به خوبی دریافته اند. این روشنفکران می توانند اوجلان را در اتخاذ تصمیمهای بزرگ یاری رسانند. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که صلح را نباید به مثابه تاکتیک تلقی کرد و از آن بهره برد، بلکه ارزش آن را دارد که به استراتژی و یکی از ارزشهای مهم و اساسی تبدیل گردد و همه در خدمت گسترش آن باشیم. بدون شک هر نوع تغییری که در ترکیه ایجاد گردد بر وضعیت ما هم مؤثر است.

۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه

کابینه ششم کردستان

1. دکتر برهم صالح دیروز کابینه ششم دولت اقلیم کردستان را معرفی کرد و بدین وسیله تحت عنوان رئیس حکومت کار خود را آغاز کرد. این رویداد در نوع خود جالب و در جهت تقویت دموکراسی در عراق و توسعه در کردستان است. جابجایی نخبگان و قدرت یکی از مهم ترین سازوکارهای استقرار دموکراسی است که در این روزها به صورت مسالمت آمیز در کردستان به انجام پیوست. اگر چه در ظاهر این جابجایی در ائتلاف حاکم انجام پذیرفت اما اگر به روابط رقابت آمیز پارتی و اتحادیه میهنی توجه داشته باشیم آنگاه در خواهیم یافت که این جابجایی تا چه حد از اهمیت برخوردار است.
2. این رویداد از جهتی دیگر نیز جالب توجه است و آن ویژگیهای شخصیتی و سیاسی دکتر برهم است. ایشان از محبوبیتی فراحزبی برخوردارند و مورد اعتماد اقشار مختلف مردم است. مادر وی یکی از فعالان اجتماعی و مدنی است که به حمایت از زنان آسیب پذیر مشغول است. وی مدیری موفق و دارای روابط عمومی قوی است که از یک سو با فرهنگ سنتی مردم آشنایی عمیق دارد و از سوی دیگر از مقتضیات دنیای جدید آگاه است. در تبلیغات انتخابات پارلمان کردستان این نکته به خوبی در رفتار و گفتار وی دیده می شد.
3. به لحاظ سیاسی نیز دکتر برهم در طول سالیان گذشته تجربیات گرانبهایی را در سطح ملی و فراملی اندوخته است. تصدی پست وزارت و معاونت نخست وزیری فرصت خوبی برای وی فراهم ساخت تا با واقعیات حکومتداری آشنا گردد و روابط گسترده ای را با کشورهای مختلف جهان و جناحهای داخلی عراق برقرار سازد.
4. برهم صالح بر خلاف سلف خویش که اقتداری عمدتاً سنتی داشت، اقتدار وی تا حدی کاریزماتیک و بیشتر قانونی است. این امر آستانه انتقاد از وی را بالا می برد و گروههای اوپوزیسیون که در پارلمان کردستان حضوری پررنگ دارند به راحتی می توانند دولت را تحت نظارت داشته باشند. هر چه از میزان اقتدار سنتی شخصیتهای سیاسی و مسئولین حکومتی در کردستان کاسته شود روشهای دموکراتیک گسترش بیشتری خواهد یافت. از این لحاظ نیز این انتخاب به روند دموکراتیزاسیون در کردستان و عراق مدد می رساند.

۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه

پرسه در بزرگراهی دیگر

گاهی برای پرسه زدن باید کوچید. بعضی از دوستان این اندک مجال را نیز برنتابیدند و در یک اقدام غیر اخلاقی، وبلاگم را با مشکل مواجه ساختند و از این بابت خاطرم آزرده گشت. وبلاگم در یکی دو سال اخیر، فرصتی بود تا بتوانم احساسم را ابراز کنم، با آنانکه دوستشان دارم سخن بگویم و گاهی نظر خود را در مورد مسئله و رویدادی بیان کنم. به هر حال به پرسه زدن در این بزرگراه ادامه می دهم و امیدوارم دوستان، مرا تنها نگذارند.