۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

حق اشتباه کردن

حق اشتباه کردن

1. صدای استاد شجریان در این ایام شنیدنی­تر از همیشه است. علاوه بر صوت دلنشین و تسلطی که بر زیر و بم موسیقی سنتی دارد، در انتخاب اشعار آوازهایش نیز به راستی استاد است. یکی از شعرهایی که در روزهای گذشته به شدت مرا تحت تأثیر قرار داده و ذهنم را به خود مشغول کرده است این بیت است که ظاهراً سراینده­ی آن ملک­الشعرای بهار است:

تو ز اشتباه روزی قدمی به خانه­ام نه که رسد دلی به کامی چو کنی تو اشتباهی

2. عبدالکریم سروش یکی از ویژگی­ها و یا در حقیقت ویژگی ممتاز جوامع مدرن را تفوق و رواج حق نسبت به تکلیف می­داند. در جوامع مدرن از حقوق بسیاری سخن به میان آورده می­شود که برخی از آنها در اعلامیه­ی جهانی حقوق بشر نیز مورد اشاره قرار گرفته­اند. اما در میان تمامی حقوقی که در جوامع مدرن از آنها سخن رفته است، من علاقه­ی خاصی به حق «اشتباه کردن» دارم و بر این باورم که مهم­ترین و بنیادی­ترین حق در میان حقوق رایج در آن جوامع است.

3. حق اشتباه کردن مبنای اصلی روحیه و فرهنگ «مدارا» است. بدون قائل شدن این حق برای دیگری، نمی­توان از مدارا سخن گفت و بر اساس آن با دیگری رفتار و از خشونت احتراز کرد. باور به حق اشتباه کردن مرحله­ای فراتر از تکثرگرایی است. در تکثرگرایی حقیقت یا ارزش­ها متکثر پنداشته می­شوند و این گونه پنداشته می­شود که در یک زمان مشخص، نسبت به یک امر مشخص­، می­توان از ارزش­های متفاوت سخن گفت. اما در تأکید بر حق اشتباه کردن، بحث بر سر تفاوت در ارزش­ها نیست بلکه نکته­ی اصلی در اینجاست که ممکن است دیگری اشتباهی را مرتکب گردد و با وجود این باید با مدارا با وی رفتار شود. در مورد آزادی بیان و اندیشه نیز بر همین منوال می­توان به استدلال پرداخت. در واقع این آزادی­ها زمانی بسیار ارزشمند خواهند بود که مبتنی بر حق اشتباه کردن باشند.

4. حق اشتباه کردن نه تنها مبنای روحیه­ی تساهل و مدارا است بلکه یکی از مبانی و ویژگی­های اصلی زندگی مدرن نیز است. این حق آزاد و مختار بودن انسان­ها را به رسمیت می­شناسد و از مطلق­گرایی دور می­شود. در واقع حق اشتباه کردن به نوعی نشان از گسست از سنت و گروه­های مرجعی دارد که با تأکید بر یقین و دستورالعمل­های از پیش تعریف­شده همراه بود. گیدنز تأکید زیادی بر اندیشه­ی ریسک و اعتماد به عنوان ویژگی­های متماز مدرنیت دارد. وی بر این باور است که هر دو شیوه­ی سازماندهی زمان آینده هستند و مبین تلاش در جهت جدایی از گذشته و رویارویی با آینده است. حق اشتباه کردن به نوعی مقدمه­ی تعمیم اندیشه­ی اعتماد و ریسک­پذیری است. چارلز تیلی نیز اعتماد را شامل گذاشتن منابع ارزشمند در خطر شرارت، اشتباه و ناکامی­های دیگران می­داند.

5. اگر قائل به حق اشتباه کردن باشیم آن گاه شاید به این پرسش مواجه شویم که چرا باید این حق را بپذیریم؟ دلایلی چند برای پذیرش این حق وجود دارد:

- ما در جامعه به جای اینکه عمدتاً با «انسان­های کامل» سروکار داشته باشیم با کسانی مواجه هستیم که «کاملاً انسان» هستند. اگر از منظر دینی به انسان بنگریم، می­بینیم که انسان به مثابه موجودی «جایزالخطا» توصیف شده است. تأکید بر حضور شیطان در زندگی در ادبیات و متون دینی، حکایت از وجود ظرفیت و امکان بالقوه­ی ارتکاب اشتباه از سوی انسان دارد. یکی از مهم­ترین میراث­های حضرت آدم برای انسان چیزی جز توانایی اشتباه­پذیری وی نیست و با اشتباهی که مرتکب شد سنتی را پی افکند که زندگی انسانی با اشتباه همراه باشد. در واقع این سنت بخش مهمی از زندگی انسان را در بر می­گیرد. حافظ این سنت را برجسته می­کند و بسیار بر آن تأکید کرده است:

من به صد خرمن پندار ز ره چون نروم که ره آدم خاکی به یکی دانه زدند

یا

طمع در آن لب شیرین نکردنم اولی ولی چگونه مگس از پی شکر نرود

- گاهی از آن رو اشتباه روا دانسته می­شود که شاید نتیجه­ی ناخواسته­ی آن، مطلوب باشد. بر اثر اشتباه قدم نهادن در خانه­ای، ممکن است دلی کامیاب شود و اشتباه منشاء خیر و خوبی گردد.

تو ز اشتباه روزی قدمی به خانه­ام نه که رسد دلی به کامی چو کنی تو اشتباهی

- برخی از اشتباهات چندان بد و خطرناک نیستند که محتسبان و نگاهبانان خودخوانده­ی فرهنگ و ارزش­های جامعه وانمود می­کنند. حافظ می­گوید:

مکن به چشم حقارت نگاه در من مست که آبروی شریعت بدین قدر نرود

- رسمیت دادن به این حق، امکان نوآوری و تغییر و ارزیابی فعال آینده را به انسان می­دهد و دست بسیاری از افراد مستبد که خود را نگهبانان سنت و گذشته می­دانند از تصمیم­گیری و برنامه­ریزی برای جامعه کوتاه می­سازد. پرهیز و جلوگیری از اشتباه و رسیدن به سعادت و خوشبختی انسان همواره بهانه­ای بوده است تا بدین وسیله مستبدان و مطلق­گرایان، دخالت و اعمال خشونت و هدایت اجباری در زندگی عمومی و خصوصی مردم را توجیه کنند.