۱۳۹۴ مرداد ۲۶, دوشنبه

منطقه­ی آزاد، آزاد نشد!


سخن در باره­ی سفر رئیس جمهور به استان کردستان و بررسی آن اگر چه مدتی از آن می­گذرد اما همچنان تازه است و بحث در مورد آن از ضرورت انکارناپذیری برخوردار است. در یک نظر کلی می­توان ادعا کرد این سفر آن چنان که باید و شاید - انتظارات مردم را برآورده نکرد. اگر این گزاره صادق باشد و بپذیریم که به توقعات مردم پاسخی مناسب و درخور داده نشده است، حال می­توان این پرسش را مطرح کرد که چرا انتظارات مردم برآورده نشد؟
1.      اصولاً فارغ از خوب یا بد بودن این امر سطح مطالبات و انتظارات مردم کردستان از دولت­های مختلف همواره بالا بوده است. این امر که در دولت روحانی بیشتر به چشم می­خورد علل و عوامل متعدد و مختلفی دارد. یکی از علل انتظارات بالای مردم این است این دولت وارث مسائل و مشکلات عدیده­ای است که دولت احمدی­نژاد برجای گذاشته و به تبع آن مردم نیز انتظار دارند حال که دولتی با عقلانیت و حمایت مردمی بیشتر بر سر کار آمده است، هر چه زودتر از شر این مسائل و مشکلات رهایی یابند. علاوه بر این باید به رأی بالا و تعیین­کننده­ی مردم کردستان، اشاره کرد که در روز انتخابات ریاست جمهوری به نفع روحانی به صندوق­های آرا ریختند و از میانگین کشوری، بسیار بالاتر بود. بدیهی است مردم نیز متناسب با آرایی که در صندوق­ها ریخته­اند و به میزان اهمیتی که آرایشان داشته است، انتظارات خود را سامان می­دهند و مشخص می­نمایند؛ پس چون میزان رأی و اهمیت آن بالا بوده است به همان اندازه نیز انتظارات افزایش یافته است و انتظار می­رود توجه بیشتری به مسائل و مشکلات کردستان عطف و در جهت رفع آن اقدامات شایسته اتخاذ گردد. عامل دیگری که بر میزان انتظارات مردم کردستان افزوده است توافق هسته­ای میان ایران و قدرت­های بزرگ جهانی بود که در این روزهای اخیر به سرانجام رسید و از آن جایی که حادثه­ی مهمی در سطح جهان و کشور به حساب می­آید در میان بسیاری از مردم این انتظار ایجاد شد که با پایان­یافتن روند پرفراز و نشیب مذاکرات و سرازیرشدن پول­های بلوکه شده به داخل کشور، برنامه­ی توسعه، جبران ناکامی­ها و زدودن محرومیت­ها آغاز گردد. به علاوه، مردم به خوبی دوران تبلیغات انتخاباتی و بیانیه­ی سوم ستاد روحانی را به یاد دارند که در آن تعهد داده شده بود که برخی از مسائل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کردستان مد نظر دولت روحانی قرار گیرد. این بیانیه به مثابه یک سند اکنون در بسیاری از منازل مردم کردستان موجود است و اقدامات دولت و انتظارات خود را هر چند به صورت حداقلی- متناسب با آن تنظیم می­کنند.
به عوامل فوق باید دو عامل دیگر را نیز افزود: اظهار نظر مسئولین استانی در روزها و حتی ماه­های قبل از سفر در مورد دستاوردهای احتمالی حضور رئیس­جمهور در کردستان که بسیار بیشتر از آنچه که در حین سفر مورد موافقت قرار گرفت، بود. همچنین رفتار برخی از نمایندگان مردم کردستان در مجلس و سخنانی که در میان مردم و طرفداران خود بیان می­داشتند نیز حکایت از اقدامات و ایفای وعده­هایی داشت که در سفر استانی ریئس­جمهور اعلام خواهد شد. این اظهارنظرها و رفتارهای تبلیغی نیز موجب شد انتظارات و توقعات مردم به تدریج روند فزاینده­ای به خود بگیرد و انتظاراتی ایجاد شود که بخش عمده­ای از آن مورد تصویب هیات دولت قرار نگیرد و در نهایت این تصور در میان مردم رواج یابد که انتظاراتشان آن گونه که باید و شاید برآورده نشده است.  
2.      تردیدی نیست این سفر از جهات مختلف برای استان کردستان دارای نتایج مثبت و مطلوب بود. توجه به زیرساخت­ها به ویژه در بخش راه­های استان، اختصاص بودجه به بخش گردشگری و مدیریت آب­های استان از جمله موارد مثبتی است که نباید نادیده گرفته شود. اما آنچه در این نوشتار به عنوان یکی از مهم­ترین آثار مثبت این سفر، مورد اشاره قرار می­گیرد این است که چه در سخنان عمومی مسئولین و به ویژه شخص رئیس­جمهور و چه در اقدامات و مصوباتی که اعلام شد بر خلاف آنچه قبلاً دیده بودیم - کم­ترین میزان عوام­فریبی دیده شد.
نمونه­ی بارز آن بحث «منطقه­ی آزاد تجاری بانه و مریوان» بود که قبل از سفر رئیس­جمهور در میان مسئولین استانی و نماینده­ی مجلس چنان با تأکید در باره­ی اجرای آن و حتی عنوانی که برایش انتخاب شده است، سخن می­گفتند که گویی تردیدی مبنی بر تصویب­شدن آن وجود نداشت و تمام کارها و مقدمات اعلام عمومی آن فراهم آمده است. اما در کمال ناباوری تصویب نشد و به عبارتی منطقه­ی آزاد، آزاد نشد.
3.      نکته­ای که در اینجا بحث­برانگیز است و باید مورد پرسش قرار گیرد این است که چرا مسئولین از یک سو و نماینده از سوی دیگر راجع به طرح­هایی که مراحل تصویب آن­ها نهایی نشده است با اطمینان سخن می­گویند و تحقق آن­ها را به عنوان امری مثبت در کارنامه­ی خویش به ثبت می­رسانند، در حالی که تحقق آن طرح­ها مورد قبول مسئولین دولت واقع نشده است.
آیا این وضعیت، فضای بدبینی و عدم اعتماد و در نتیجه فرسایش سرمایه­ی اجتماعی را به دنبال نخواهد داشت؟ تکلیف بنرهایی که در این زمینه، در تمامی میادین و خیابان­های شهر از سال­ها قبل نصب شده­اند و به نماینده برای تبدیل شهرهای بانه و مریوان به منطقه­ی آزاد تجاری تبریک گفته­اند، چه می­شود و چه کسی پاسخگوست؟ آیا این کارها نشر اکاذیب به شمار نمی­آید؟

از منظری دیگر نیز می­توان این وضعیت را تحلیل کرد. اگر مسئولان استانی و نماینده وعده­ی تحقق و تصویب منطقه­ی آزاد تجاری را می­دهند شاید به اشاره­ی مثبت و مبتنی بر تأیید مسئولان رده­بالای کشور استناد می­کنند که قبل از سفر رئیس­جمهور بارها با همدیگر دیدار و مذاکره داشته­اند. اما نکته اینجاست شاید به این دلیل در تهران علائم و پیام­های مثبت دریافت داشته­اند که ممکن است این حضرات اطلاعات غیرواقعی و مبالغه­آمیز به مسئولان ارائه کرده­ باشند با این امید که اینان نیز همچون مسئولان دولت قبلی به صورت فله­ای و بدون مطالعه و فراهم آمدن مقدمات لازم طرح­های متعدد را تصویب کنند و گرنه چه مشکلی وجود داشت که طرح منطقه­ی آزاد به سرانجام مطلوب نرسید و این انتظار به حق مردم برآورده نشد؟ مردم سقز به خوبی داستان «فرمانداری ویژه» را به خاطر دارند که چگونه بنرهای رنگارنگ در تمامی شهر برافراشته شد اما اکنون همه اطلاع دارند که آن بنرها و آن فرمانداری ویژه فریبی بیش نبوده است. حال با این تفاصیل حداقل انتظار افکار عمومی این است که مسئولین و نماینده در این مورد باید به طور شفاف به مردم پاسخ لازم را ارائه دهند.   

هیچ نظری موجود نیست: