۱۳۹۴ آبان ۱۲, سه‌شنبه

فعال شدن هویت به مثابه تضعیف دموکراسی


آنچه در سالن ورزشی غدیر نسبت به «فرهاد پیروت­پور» روی داد از بسیاری جهات حادثه­ای عادی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت، بلکه نشان از تحولات عمیق اجتماعی و شناختی در عمق ضمیر افراد و جامعه­ی مدنی دارد؛ لذا شایسته است به صورت دقیق و از جنبه­های گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. این حادثه از آن جهت یک مسئله است که در یک مسابقه­ی ورزشی، بیش از هر ویژگی دیگر، باید مهارت بازیکنان و سخت­کوشی و تلاش ایشان در ارائه­ی بازی بهتر مورد توجه و تشویق باشد اما در سالن ورزشی غدیر (شاید عده­ی اندکی از تماشاگران) رفتاری دیگر را از خود به نمایش گذاشتند که بر مبنای خطوط خاص نژادی و قومی بود و با انتظاراتی که از فضای اجتماعی مختص میادین ورزشی می­رود، همخوانی نداشت، لذا واکنش­هایی را برانگیخت و نگرانی­هایی را ایجاد کرد.
اولین نگرانی این بود که این عده­ی معدود از تماشاگران که کرد نبوده­اند، لباس کردی را که یکی از نمادها و نشانه­های فرهنگ و هویت کردی است، مورد توهین قرار داده­اند و از این جهت نسبت به این حادثه معترض بودند. این نگرانی فقط شامل حال کردها می­شود. نگرانی دوم از این بابت بود که این امر موجب شود امنیت و آرامشی که در استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه وجود دارد تحت تأثیر اختلاف و تعارضات مبتنی بر خطوط قومی و هویتی از بین برود و همزیستی مسالمت­آمیز و تکثر فرهنگی موجود دچار مشکل و خشونت و بدبینی در جامعه حاکم گردد. این نگرانی را فقط کردها نداشتند بلکه برخی از روشنفکران و فعالان اجتماعی و مدنی ترک و ساکنان شهر نیز در این نگرانی سهیم بودند. به همین دلیل خانواده­ی «فرهاد» و شورای شهر و شهردار ارومیه به نوعی تلاش کردند که فضا آرام و از تنش جلوگیری شود.
نگرانی سوم اما عده­ی بیشتری را در برمی­گیرد و جا دارد در این مورد تأمل بیشتری به خرج داده شود. نگرانی سوم این است که بازتولید، برجسته و فعال شدن هویت­های قومی و نژادی به نفع دموکراسی نیست و روند دموکراتیزاسیون را در ایران تضعیف خواهد کرد. بر اساس نظریه­ی «پاتنام» این هویت­ها، از آنجایی که، روابط و سرمایه­ی اجتماعی درون­گروهی را ایجاد و تقویت می­کنند، در نهایت به تضعیف فعالیت و مشارکت مدنی در انجمن­های داوطلبانه و اختیاری می­انجامند. نگرانی سوم از این جهت اساسی­تر و در نتیجه شایسته توجه بیشتر است که در صورت تضعیف سرمایه­ی اجتماعی برون­گروهی، مردم با ویژگی­های مختلف قومی، مذهبی و نژادی نخواهند توانست در انجمن­های مدنی گرد هم آیند و برای رسیدن به اهداف جمعی اقدام مشترک داشته باشند. اگر این مهم تحقق نیابد آنگاه بیش از هر چیز دموکراسی و ارزش­های دموکراتیک آسیب می­بیند و تعصب و خشونت جایگزین مدارا و تفاهم خواهد شد.
در ورزش­گاه غدیر، اگر تماشاگران صرفاً بر اساس تکنیک و مهارت بازیکن که اکتسابی است، تشویق یا عدم تشویق و اعتراض برمی­گزیدند، هیچ اتفاق غیرطبیعی روی نمی­داد و ارتباط یا منافاتی نیز با ارزش­های دموکراتیک نداشت. اما آنگاه که پای ویژگی­های انتسابی به میان می­آید و مبنای کنش و واکنش تماشاگران و ورزش­کاران قرار می­گیرد، زنگ خطری است که حاکی از این است که در جامعه، اخلاق مدنی و دموکراتیک تهدید می­شود. به همین دلیل است که در میادین ورزشی کشورهای اروپایی به شدت نسبت به توهین به رنگین­پوستان حساس و تنبیهات شدیدی برای آن در نظر گرفته­اند. در این ورزش­­گاه مشاهده شد که در فرایند بازی­های هویتی که در هر جامعه­ای جریان دارد هویت­های اکتسابی و روابط مبتنی بر پیوندهای ضعیف در مقابل هویت­های انتسابی و پیوندهای محکم و شدید، کم آورده است و اولویت خود را از دست داده­اند. اینجاست که باید نگران بود و به هیچ وجه نباید فعال شدن این هویت­ها را به فال نیک گرفت چرا که اولین و مهم­ترین قربانی آن دموکراسی و ارزش­هایی چون تساهل، مشارکت مدنی، آزادی گفت­وگو و احترام به حقوق دیگران خواهد بود. در جوامعی چون ایران به طور عام و ارومیه به طور خاص که هویت­ها و فرهنگ­های مختلف دارند دموکراسی موفق­ترین تجربه برای کاهش تنش و خشونت است. دموکراسی نیز زمانی رشد و نمو خواهد یافت که تأکید بر ویژگی­های انتسابی در اولویت قرار نگیرند و پیوندهای ضعیف مبنای تعامل و تشکیل نهادهای مدنی و مشارکت سیاسی و اجتماعی قرار گیرد.
برجسته­سازی هویت­ها و در نتیجه تضعیف ارزش­های دموکراتیک اگر آغاز شود و نخبگان و فعالان مدنی به گونه­ای عمل کنند که روند آن را متوقف نسازند به تدریج در تمامی امور و جنبه­های زندگی رسوخ خواهد کرد و هزینه­های فراوانی بر جامعه و افراد تحمیل می­کند. لذا بر هواداران ارزش­ها و اخلاق مدنی است که زنگ خطر را دریابند و در راستای گسترش مدارا و تفاهم اقدام نمایند که در تاریخ شهر ارومیه و استان آذربایجان­غربی امری غریب نیست.          

    

هیچ نظری موجود نیست: