۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

می دانم که بر می گردی


1. در چند روز گذشته در اخبار خواندم که دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به کشورهای غربی پناهنده شده اند. اخبار را پیگیری کردم. یکی از آنها دکتر محمد علی توفیقی بود. سازمان مجاهدین در بیانیه ای اعلام کرد که ایشان مدتی است که از عضویت در سازمان استعفا داده اند. آخرین مطلب وبلاگ سیروان نیز بر خروج ایشان از کشور دلالت دارد.
2. سالهاست با دکتر توفیقی آشنا هستم. دوست خوب و قابل اعتمادی بود. در کارها جدیت خاصی داشت. با دوست و دشمن اهل مروت بود. به شدت به کردستان و ایران عشق می ورزید و برای توسعه و رفاه این مرز و بوم سر از پا نمی شناخت. مدیر نمونه بود و در میان پزشکان از محبوبیت خاصی برخوردار بود.
3. فعالیت سیاسی مداوم و ارتباط گسترده با اصلاح طلبان همراه با جدیت و مطالعه به فعالیت و مواضع سیاسی دکتر توفیقی عمق خاصی بخشیده بود و این امر منجر به آن شده بود تا به شورای مرکزی سازمان مجاهدین راه یابد و اعتماد سیاستمدارن کارکشته ی اصلاح طلب را جلب نماید. در کردستان نیز مورد وثوق بسیاری از فعالان ناسیونالیست بود. این وضعیت اگر چه گاهی مواضع وی را متناقض نشان می داد اما به طور بالقوه ایشان را به یکی از کانالهای ارتباطی فعالان سیاسی کردستان با اصلاح طلبان و فعالان سیاسی مرکز تبدیل ساخته بود که به همراه دکتر جلالی زاده و دکتر هدایتی تا حدی توانستند این نقش را به خوبی ایفا کنند.
4. اگر چه اکنون ایشان از امنیت نسبی برخوردار هستند و با خیال راحت می توانند برای آینده خود تصمیم بگیرند و برنامه بریزند و از این جهت خوشحالم و آرزوی سلامت بهروزی برای ایشان دارم اما از آن جهت که در ایران نیاز به برقراری نوعی از دموکراسی داریم که متناسب با تنوع قومی و فرهنگی در ایران باشد و حضور دکتر توفیقی در این زمینه مؤثر بود لذا از مهاجرت ایشان خوشحال نشدم.
5. مسئله کرد در ایران در یک فرآیند دمکراتیک امکانپذیر است و گفت و گو با احزاب و فعالان اصلاح طلب این امکان را فراهم می سازد. گسترش دموکراسی در ایران هزینه ی فعالیت سیاسی و خشونت را در کردستان کاهش می دهد و بساط نگاه امنیتی به کردستان را برمی چیند. در چنین شرایطی می توان با جدیت به فعالیت پرداخت و نسبت به حل مسئله ی کرد امیدوار بود در غیر این صورت دور افزایش هزینه ی فعالیت سیاسی در دست خشونت طلبان خواهد افتاد و چون دور با آنها افتد و از آن بهره ها می برند لذا تسلسل پیشه می کنند.

۵ نظر:

Behrooz Fateh گفت...

با سلام، این خبر صحت ندارد. امروز دکتر توفیقی با رادیوی کردانه مصاحبه کرده و این خبر را تکذیب کرده اند.

جلال رحماني گفت...

بدیهی است که دوری این عزیزان ، به هر دلیل و تحت هر شرایطی که رفته باشند ، برای دوستان و یاران در این قحط سالی دوستی و یاری ، سخت تمام می شود. و خود آنها نیز اگرکامیابی های علمی و مادی شان را کنار بگذاریم ، بی تردید بااحساسات مجروح و تأثر عاطفی این شهر غریب را ترک می کنند. اما از بعد عاطفی قضیه که در گذریم ، دیگر این رفتن ها را نباید چندان به فال بد بگیریم . اکنون که نا گزیر تن به جدایی می دهیم ، شا ید در یک و ضعیت بهتر و شرایطی مناسب تری همدیگر را باز بینیم.

حالی زهم بریدیم در غربت آشنایی
شاید به هم رسیدیم در شهر روشنایی

آن غربتی که تار رابطه ها را بریده و آشنارا نا آشنا می کند، همین جا است.همین شهری که همۀ ما در آن غریبیم. اما آن« شهر روشنایی» که یاران آشنا در آن به هم رسند و یکدیگر را باز بینند کجا است؟ بازهم جز همین شهر غریب جای دیگری نخواهد بود. همۀ رفتگان به این امید رفته اند که روزی که بر گردند، درايران عشق بیشتر، دوستی بیشتر ،شادی بیشتر و رفاه وامنیت بیشتر باشند و در عوض رنج کمتر ، خشونت کمتر وجود داشته باشد.
در میان رفتن ها هیچ رفتنی مانند رفتن توفيقي غم انگیز و غریبا نه نبود.اگر همه این وطن را دوست دارند ،او عاشق آن بود، اگر همه در اینجا کار کرده اند توفيقي از جان خود مایه گذا شته بود، و اگر دیگران برای بهتر شدن رفته انداز سر ناگزیری رفته است و بالاخره اگر همه از سر هوس رفته اند ، توفيقي به اکراه اینجا را ترک گفته است. در این کشور قحطی آدم است قحطی آدم های بی نقاب ، بیشتر دوستان بینقاب رفتند ما ماندیم و این نقاب های رنگارنگ.

سید هاشم هدایتی گفت...

سلام برشما دوست ارجمند دکتر توکلی عزیز
چه می شود کرد! روزگار است دیگر
باید با امید زندگی کرد
دوری کاک علی برای همه ما سخت است امیدواریم روزی فرا رسد که هیچ انسانی به خاطر ابراز عقیده اش از فشار و محاکمه نهراسد
امیدواریم روزی فرا رسد ایران مال همه ایرانیان باشد
امیدواریم بیشتر قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه زیکدیگر نمانیم
سربلند وموفق باشید

farzin_roj گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
farzin_roj گفت...

با سلام
واقعا حیف است که شخصیتی مورد مقبول مانند ایشان از مملکت رفته باشد به امید روزی که{هرچه زودتر} ایشان به میان همکارانشان برگردند
بنده ازمدتها پیش به واسطه رابطه کاری در مدیریت درمان کردستان با شخصیت والای ایشان اشنایی دارم
بهترین خاطره من از ایشان :
پس از روی کارامدن دولت احمدی نژاد در 4سال قبل ایشان ازسمتش استعفا داده ودرجواب دوستان که اصرار به ماندن داشتند گفت:{{درحضور جمع زیادی از نمایندگان سپاه و ولی فقیه ونمایندگان مجلس وسازمان تامین اجتماعی}} بدون هیچ پروایی گفتند:
روحیات من وطرزفکروعقیده من با این دولت ومسیولین سازگارنیست ودرکمال افتخار استعفا میدهم
افرین بر شهامتش