۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

استبداد و حل مسئله

حکومتهای استبدادی را با ویژگیهای متعددی از قبیل نابرابری، اختناق، سرکوب و ... می شناسیم. مدتی است دو ویژگی دیگر استبداد ذهنم را به خود مشغول کرده است. یکی از آنها چگونگی برخورد با فرصتهاست. حکومتهای استبدادی به دلیل تضاد منافع آنها با منافع مردم، عدم استفاده از خرد جمعی، نظر کارشناسان و عدم توجه به یافته های پژوهشی معمولاً فرصتها را به تهدید تبدیل می کنند. برای نمونه می توان به قدرت اشاره کرد. قدرت اگر چه شر لازم و به قول سعدی خطیر و خطر است ولی فرصتی در اختیار حاکمان است تا بتوانند از آن در جهت تحقق منافع مردم و رفاه اجتماعی بهره ببرند. در حقیقت در حکومتهای استبدادی قدرت به شر خالص تبدیل می شود و به همین دلیل است که هر چه استبداد قوی تر باشد در مقابل ساختارشکنی نیز قوت و نیروی بیشتری خواهد یافت.
دومین ویژگی جکومتهای استبدادی آن است که خطاهای جبران ناپذیر را مرتکب می شوند. انسان موجودی جایزالخطا است و هرگز نمی توان انسان و زندگی اجتماعی را به طور مطلق از خطا و اشتباه پیراست. استبداد نه تنها در صدد پذیرش خطا و اصلاح آن بر نمی آید بلکه خطا را با خطا جبران می کند و بدین ترتیب وضعیت پیچیده و دشواری را برای خود رقم می زند به گونه ای که در یک دور باطل خطاهای جبران ناپذیر گرفتار می آید که رهایی از آن به تدریج ناممکن می گردد و با هر خطا هزینه ی دوام خود و زندگی مردم را افزایش می دهد. در حکومتهای دموکراتیک نیز احتمال بروز خطا و اشتباه وجود دارد اما تفاوت آن با استبداد در آن است که امکان رفع و جبران خطا همواره وجود دارد و با بهره گیری از رسانه های جمعی آزاد، دانشگاههای پرسشگر و احزاب مختلف این باب همیشه مفتوح است.

۲ نظر:

سوران بلاگ گفت...

استبداد در ایران امری به شدت ریشه دار است،چه در اذهان ملل ایرانی و چه در اذهان هیئت حاکمه،به جز در برهه هایی اندک از تاریخ این مرز و بوم ما استبداد را با فراغ بال پذیرفته ایم،تحلیل شما قابل تامل است و البته ناقص،چه خوب بود که به نقش مردم در تشدید دیکتاتوری در این سرزمین نیز اشاره ای هر چند کوچک می کردید.
سوران بلاگ

ناشناس گفت...

کاک خالید حه وسه له ی نوسینت نیه.