۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

نگرش خودانتقادی «په‌شێو»

1. در روزهای گذشته به ابتکار و همت کاک ناصر حسامی، شعری از شاعر نامی کرد «په‌شێو» برای ترجمه به زبان فارسی انتخاب گردید که در نوع خود جالب بود. در دوران ما که شبکه های مجازی مختلفی شکل گرفته اند و زمان و مکان را فشرده تر ساخته اند، ابتکاراتی از این دست مغتنم و ضروری است و می تواند کردها را که با کمال تأسف در سراسر جهان پراکنده اند به هم مرتبط سازد تا شاید به نوعی به تمرین دموکراسی بپردازیم یا به تدریج درک مشترکی از وقایع و پدیده های مختلف داشته باشیم.
2. خوشبختانه بارها این شعر «په‌شێو» را خوانده ام:
ئاسمانی تۆ به‌ر پێی خۆته‌!
سه‌رت شۆر که‌
ملت که‌چ که‌!
چاو مه‌گێره‌ بۆ ئه‌ستێره‌ و ئاسمان و خوا!
ئه‌وه‌ی بستێک خاکی نه‌بێ
خوا و ئه‌ستێره‌ و ئاسمانی کوا؟
3. در مورد ترجمه و اصول و قواعد آن و تسلط مترجم بر زبان مبداء و مقصد، بسیار سخن رفته است و از آن جایی که تکرار حتی ملیح آن قبیح است از این قباحت پرهیز می کنم. اما ذکر نکته ای را ضروری می دانم: بر این باورم که شاعران و نویسندگان بزرگ، هر کدام مفاهیم را بر اساس ایدئولوژی و درکی که از جهان دارند، بازتعریف می کنند و فضای گفتمانی منسجم و خاصی را شکل می دهند به گونه ای که درک افکار و آثارشان وابسته به درک آن فضای گفتمانی است. اگر این باور درست باشد، برای فهم و به تبع آن، ترجمه ی شعر شاعرانی چون «په‌شێو» باید قبل از هر چیز فضای گفتمانی و مفهومی وی را فهمید؛ آنگاه نسبت به ترجمه ی آن همت گماشت.
4. تردیدی نیست که فضای گفتمانی شعر «په‌شێو» از انسجام بالایی برخوردار است. وی ناسیونالیستی رادیکال است که بر خلاف معمول، علل ناکامی کردها را بیش از آنکه معلول علل و عوامل خارجی بداند و بدانها بپردازد به علل داخلی ناکامی و انحطاط کردها اشاره می کند. وی نگرشی خودانتقادی دارد و از بیان صریح آن ابایی به دل راه نمی دهد. در شعرهای متعددی تیغ تیز نقد را متوجه رهبران و احزاب کردی می نماید و از آنها به عنوان عوامل ناکامی یاد می کند و گاه بسیار تحقیرآمیز در موردشان سخن می گوید.
5. چنانچه این دو ویژگی (ناسیونالیست و نگرش خودانتقادی) را مد نظر نداشته باشیم، ممکن است در ترجمه ی شعر فوق دچار اشتباه گردیم. به نظر من در بند اول شعر «ئاسمانی تۆ، به‌ر پێی خۆته‌! » شاعر آمرانه گزاره ای خبری را بیان می دارد. این بند از شعر از ناسیونالیسم رادیکال شاعر حکایت دارد و آن را در همین جا متوقف می سازد. در بند دوم و سوم که «خود» را مورد خطاب قرار می دهد انتقاد و حتی تحقیر را آغاز می کند: «سه‌رت شۆڕ که‌»، «ملت که‌ج که‌!». در کردی واژه های «سه‌رشۆڕ» و «مل که‌چ» را داریم که هر دوی آنها برای تحقیر و ناتوانی به کار می روند و شاعر نیز به طور اتفاقی از آنها بهره نبرده است. در ترجمه ها این امر که نشان از تفکر و نگرش خودانتقادی شاعر دارد مورد توجه قرار نگرفته است. در بند بعدی نیز نقد روش، سرزنش و شکایت را ادامه می دهد و از انتخاب راه اشتباه و بیهودگی آن سخن می گوید (آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد)(چاو مه‌گێڕه‌بۆ ئه‌ستێره‌و ئاسمان و خوا!). وی در یک کلام می خواهد بگوید اول خاک سپس آسمان و در واقع همه چیز خاک است.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

نقدی بر نوشته های این وبلاگ :
در سالهای گذشته اتفاق خوبی که عرصه¬ی فرهنگ و سیاست را در سقز تحت تأثیر قرار داد، تأسیس سایت خبری شارنیوز بود(نمی دانم منظور شما از این جمله چیست ولی فرهنگ وسیاست معانی گستر ده ای را می طلبد . فکر می کنم که احساسات بر شما در این نوشته غالب بوده ) !. این سایت خبری چند ویژگی عمده داشت:
از افراط و تفریط پرهیز می¬کرد؛(البته هیچگاه نداشت ونقدهایشان فقط در محوطه ای خاص چون سازمان فرهنگ وارشاد بود و در سطر اول شما بحث از سیاست و فرهنگ بود باز هم عبارات شما مجمل است )
مشی انتقادی داشت؛(به چه کسی آیا شخص مورد نظری را شما در سطح شهرمان در سایت سابق در تارنمای شار نیوز سراخ دارید )
می¬کرد قواعد حرفه¬ای خبررسانی را رعایت نماید؛(از قواعد حرفه ای خبر نگاری پوشش خبر و همه گیر شدن رسانه ای بود ولی این سایت فقط در حیطه ای محدود در شهر ستان سقز امرار معاش خبری می نمود )
پیوند مخاطبانش شده بود؛(منظور ازپیوند مخاطبانش شده بود ! منظور چه نوع گروه مخاطبی بود باز تفهیم شدنی نیست )
در مورد مسائل جامعه گفت¬وگو ایجاد می¬کرد و ( این درست آیا جوابی بر گفتگوها یا پیگیری آن بود ؟)
اعتماد بخش وسیعی از مخاطبانش بود.( باز اجمال و تعارض با مخاطبان است کی و چه قشری را نمی توان حدث زد )
در حالی که در این دوران که اطلاعات در حد گسترده¬ای در سطح جهان منتشر می¬گردد و نقش خبر و خبررسانی به موقع و درست، غیر قابل انکار است، متأسفانه فعالیت سایت شارنیوز تعطیل می¬شود ( فعالیت تعطیل می شود اما فیلتر نمی شود تضاد از سخنان شما و همچنین فیلتر شدن وبلاگستان اما وبلاگها بصورت مجزا باز می گردد باز هم تضاد )و یکی از منابع معتبر خبر از دست می¬رود ( تعریف شماست یا آمار جامعه ای ). این اتفاق به هیچ وجه خوب نیست و از روزهای بد حکایت دارد. ( تمثیل ها را ذکر کنید ولی ظاهراً تعطیلی شار نیوز برای مدیر این سایت بنفع شد )
به ابتکار مدیران سایت و برای ارتقای فرهنگ وبلاگ¬نویسی، ایجاد فضای تعامل و گفت¬وگو، تمرین دموکراسی، رشد فردیت و ... وبلاگستان سقز نیز تأسیس شده بود که در آن جا مباحث بسیار جالب و پرباری مورد بحث قرار گرفت و افراد متعددی در این مباحث شرکت می¬کردند. در روزها و ماههای گذشته به تدریج بعضی از وبلاگها را هک یا فیلتر کردند و از چند روز قبل خود وبلاگستان نیز توقیف شده است.(لطفا استناد فرمایید )
وبلاگستان سقز این ویژگی بسیار مهم را داشت که نوعی شبکه¬ی مجازی را ایجاد کرده بود که می¬توان آن را جامعه¬ی مدنی سقز نام نهاد(شبکه مجازی را باز احجاف کرده اید چون به فیس بوک و یا سایت کلوپ شبکه مجازی گویند نه جمع آوری چند وبلاگ ). در مورد وقایع مهم ایران، کردستان و سقز بحث¬های جدی در می¬گرفت و مخالفین و موافقین، نظرات خود را مطرح می¬کردند.( چرا هیچگاه من ندیدم که آر اس ،سایت را لود نموده بودم ) اگر چه عده¬ای با کامنت¬های توهین¬آمیز آگاهانه یا ناآگاهانه تلاش می¬کردند فضای قابل اعتماد و دموکراتیک وبلاگستان را آلوده سازند اما مسیر و جهت اصلی رو به دموکراسی داشت.( این گفته را موافق هستم ولی زیاد شدید نبود شاید مرا مثال آورید ولی امیدوارم که این نوشته را از طرف شاگردتان ملاحظه فرمایید )
فیلتر وبلاگستان نیز یکی از خبرهای بدی بود که در روزهای قبل شنیدم و مطئنم این اقدام به نفع هیچکس حتی مخالفان دموکراسی نیست.( مطمئنم شما هم از رویکرد سایت آگاهید وبلاگستان فیلتر شد اما سایت شما که در آن لینک داشت همچنان پا برجاست وسایت بعضی دیگر حال مفهوم شجاعت کجاست و چگونه آنرا بدست آورد نمی دانم ولی سعی کنیم با الفاظ قهرمان پروری نکنیم حدأقل با خویش راستین سخن گوییم )