۱۳۹۳ شهریور ۹, یکشنبه

آسیب­های برنامه­های اقتصادی در کردستان


بسیار دشوار است برای برخی از برنامه­های اقتصادی کردستان که حکومت، برنامه­ریز و مجری آن است، نام و عنوانی مناسب و درخور انتخاب کرد. «طرح­های عمرانی»، «برنامه­ی توسعه»، «محرومیت­زدایی» و ... کدامیک از این اصطلاحات می­تواند به طور تمام و کمال، آن برنامه­ها و طرح­ها را بازتاب دهد؟ در واقع آسیب­شناسی این برنامه­ها از همین جا آغاز می­شود که باید تحت چه عنوانی از این برنامه­ها یاد کرد. بدیهی هر کدام از عناوین فوق، دارای بار معنایی و حتی ارزشی خاص خویش است که تحلیل و تفسیر خاص خود را می­طلبد. وقتی ما نمی­دانیم که چه نام و عنوانی را به این برنامه­ها اطلاق کنیم به همان نسبت نیز نمی­دانیم از چه منظر و زاویه­ای آنها را مورد بررسی و تدقیق قرار دهیم. اما آسیب­های این برنامه­ها به اینجا ختم نمی­شود. علاوه بر مشکلات خاصی که در نظام اداری و نحوه­ی تخصیص بودجه به این برنامه­ها و فرایند تصویب آن در مراجع مختلف، می­توان به آسیب­های اساسی دیگری اشاره کرد که به نوبه­ی خود مشکلات زیادی را برای کردستان به وجود آورده است.
فرشاد مؤمنی از دو جنبه برنامه­های توسعه­ی اقتصادی در ایران را مورد نقد قرار می­دهد: عدم توجه به وجوه اجتماعی برنامه­های اقتصادی و غیر مولد شدن اقتصاد. این انتقادات بر برنامه­های اقتصادی در کردستان نیز وارد است. بدین معنی که برنامه­های در دست اجرای اقتصادی در کردستان، یک طرح اقتصادی صرف هستند و زمینه­ها، عوارض و پیامدهای اجتماعی و به طور کلی غیر اقتصادی آن مورد توجه و تحقیق قرار نمی­گیرد. برای مثال می­توان به وضعیت شهرستان بانه اشاره کرد که اگرچه امروزه یکی از قطب­های اقتصادی استان و حتی کشور است از جنبه­های مختلف مورد تحقیق قرار نگرفته و به امان خدا رها شده است و اگر در بسیاری از زمینه­ها ابتکار و مشارکت خود مردم نبود، شاید بانه رونق کنونی را نداشت و وضعیت نابسامانی می­یافت. اما به هر حال نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که وجوه اجتماعی تغییر و تحولات اقتصادیی که در بانه اتفاق افتاده است مورد توجه قرار نگرفته و ممکن است در آینده موجب بروز مشکلاتی در این شهر شود. نمونه­ی دیگری که می­توان به آن اشاره کرد عدم توجه به محیط زیست در برنامه­های اقتصادی است. بدون توجه به موقعیت «کانی بل» و جایگاهی که از نظر فرهنگی و زیست­محیطی در میان مردم دارد عملیات سدسازی و در واقع تخریب آن در حال انجام است و سخن و صدای نهادهای غیردولتی و فعالان اجتماعی که برای نجات این چشمه­ی طبیعی فعال شده­اند اغلب ناشنیده و نادیده گرفته می­شود. علاوه بر این، هر گونه برنامه­ی اقتصادی بدون توجه به حوزه­ی فرهنگی کردستان و تأثیرات سیاسی آن بر منطقه، منجر به شکست خواهد شد و نتایج مثبتی برای مردم کردستان به بار نمی­آورد و بسیاری از فرصت­های اقتصادی را به تهدید تبدیل خواهد کرد.
آسیب دیگر غیر مولد شدن اقتصاد است. تردیدی نیست و تمامی آمارها حاکی از آن است که کردستان به لحاظ صنعت و منابع تولیدی و اقتصادی در کل و زیرساخت­های مورد نیاز از امکانات قابل ملاحظه­ای برخوردار نیست. برای مثال رئیس پلیس راهور گفته است که در استان کردستان یک متر کمربندی وجود ندارد. در دیگر زمینه­ها نیز وضعیت به همین شیوه است. غیر مولد شدن اقتصاد یعنی تجارت پول در جامعه رواج یابد. آنچه در کردستان دیده می­شود فقط سیطره­ی غیر مولدها بر مولدها نیست و فراتر از آن گسترش نوعی غیر مولدهای فاسد است که اقتصاد کردستان را تحت­الشعاع خود قرار داده است.
به علت این که استان کردستان دارای مرزهای با کردستان عراق است و به علت این که در سال­های گذشته در کردستان سرمایه­گذاری صورت نپذیرفته است، در طول هشت سال گذشته، آنچه بر اقتصاد کردستان مستولی شد و آسیب­های جبران­ناپذیری بر آن وارد کرده است، بحث خرید و فروش مجوز صادرات و واردات و اسناد معادن کردستان است. بدین گونه که بدون ایجاد اشتغال و تولید مشخص و تولید کالا، میلیاردها ریال بین کسانی دارای رانت بودند رد و بدل شده است و فساد اقتصادی را در تار و پود اقتصاد کردستان گسترانیده است. این وضعیت بسیار بدتر از تجارت پول صرف است. چرا که هم غیر مولد است، هم رانتی است، هم به شدت فسادآور است و به لحاظ اجتماعی قشری نوکیسه را ایجاد می­کند که مسائل اجتماعی فراوانی را به جامعه تحمیل می­کند. از این­ها گذشته، تجارت رانتی و فساد پولی، پیامدهای فرهنگی منفی نیز دارد. فرهنگ کار و تلاش مداوم و دستیابی تدریجی و مشروع به ثروت، جای خود را به خیالبافی و رویای ثروتمند شدن یک­شبه می­دهد. بسیاری از جوانان تحت تأثیر این وضعیت به جای کار و تلاش و کارآفرینی در اندیشه­ی یافتن راهی برای استفاده از رانت و رسیدن به ثروت بادآورده هستند.

آسیب­های یاد شده (غیر مولد بودن اقتصاد، عدم توجه به وجوه اجتماعی برنامه­های اقتصادی و فقدان برنامه­ی مشخص و هدفدار اقتصادی) موجب شده است که فعالیت اقتصادی در کردستان بسیار دشوار باشد و آینده و چشم­انداز روشنی برای آن قابل تصور نباشد و عرصه بر کسانی که می­خواهند فعالیت اقتصادی قانونی و مولد انجام دهند تنگ خواهد شد.          

۱ نظر:

ناشناس گفت...

به نکات با ارزشمندی در نوشته تان در باب اقتصاد استان اشاره کردید، آما ان چیزی که درباب توسعه و برنامه های توسعه استان بیشتر به چشم می خورد عدم وجود هرگونه برنامه ای است تا ناکارامد بودن برنامه ها. انچه که ما شاهد ان هستیم با وجود موقعیت جغرافیای استان هم به لحاظ زمین های کشاورزی، آب، معدن، گردشگری، صادرات مرزی و غیره سرمایه گذاری در این زمینه ها انجام نشده است. از مولفه های آن می توان به نرخ بالای بیکاری در استان و مهاجرت گارکران استان برای پیدا کردن کار در تهران و کردستان عراق اشاره کرد.