۱۳۹۲ مهر ۲۷, شنبه

نابرابری در آموزش و پرورش

چرا معلمین احساس می­کنند به آنها ظلم شده است؟
1.     سرپرست محترم وزارت آموزش و پرورش در گفت­وگوی اختصاصی با سایت جماران به نکات مهمی اشاره کرده­اند. مصاحبه­ از آن جهت دارای اهمیت است که در واقع این نکات و تأکید بر عدالت و برابری، بخش مهمی از مطالبات چندین ساله­ی معلمان است. ایشان گفته­اند: «ما در آموزش و پرورش بايد به دنبال اين باشيم كه اصل برابري محقق شود. وضعيت بايد به گونه­اي باشد كه معلم احساس نكند كه در آموزش و پرورش به او ظلم شده است». به عبارت دیگر و تا حدودی به طور مستقیم، سرپرست وزارت آموزش و پرروش این امر را تأیید کرده­اند که در وزارت­خانه­ی متبوعش، اصل برابری محقق نشده است. در واقع جان کلام سخنان آقای فانی که در این مصاحبه گفته شده وی پله به پله مدارج ترقی را در آموزش و پرورش طی کرده این است که چون در آموزش و پرورش، اصل برابری تحقق پیدا نکرده است لذا معلمین احساس می­کنند مظلوم واقع شده­اند.
در اصل سوم قانون اساسی نیز بر عدالت و برابری تأکید و اقدام برای رفع تبعيضات ناروا و ايجاد امكانات عادلانه براي همه، در تمام زمينه­هاي مادي و معنوي تصریح شده است. همچنین در سیاست­های کلی ایجاد تحول و سند تحول بنیادین به کرات و بارها بر گسترش عدالت، آموزش عادلانه و تربیت دانش­آموزان عدالت­خواه و ظلم­ستیز تأکید رفته است.
2.     پرسش این است که چرا در میان معلمین این احساس که مورد ظلم واقع شده­اند به شدت رواج پیدا کرده است؟ آقای فانی خود به گونه­ای به این پرسش پاسخ داده است: «در مديريت، اصلي به نام برابري وجود دارد اين اصل به اين معنا است كه هر كارمندي در هر لحظه در حال مقايسه­ی خود با ديگران است اگر احساس كند كه كاري كه در حال انجام دادن آن است از كاري كه ديگران انجام مي­دهند بالاتر است اما حقوق دريافتي وي كمتر است در نتيجه امكان دارد كه تصميم بگيرد كه كارش را ترك كند يا از كار خود بزند. اين اصل برابري هميشه مصداق دارد همه افراد در هر لحظه­اي در حال مقايسه­ی خود با ديگران هستند». علاوه بر این، احساس نابرابری و مظلوم واقع شدن آنگاه بیشتر روح و روان معلم را می­آزارد که باید در سیستمی که عدالت در مورد وی رعایت نمی­شود در باره­ی مزایای عدالت به عنوان یک ارزش برای دانش­آموزان سخن بگوید و آنها را عدالت­خواه بار آورد. البته ایشان تا حد زیادی به اصل مسئله و علت آن اشاره کرده­اند اما به این نکته اشاره کرده و برای حل مسئله گفته­اند که همکاری سایر ارگان­ها برای تحقق اصل برابری ضرورت دارد.
این که برای رفع مسائل و مشکلات فرهنگیان، همکاری سایر ارگان­ها ضروری است تردیدی نیست و همه­ می­دانند که اختیارات وزارت و وزیر آموزش و پرورش در حدی نیست که بتواند کلیه­ی معضلات معلمین را حل و فصل و تمامی مطالبات را برآورده کند اما حداقل انتظار این است به گونه­ای عمل و از حقوق فرهنگیان آنچنان دفاع شود که دیگر ارگان­ها نیز همکاری لازم را انجام دهند و از سوی دیگر در حد توان وزارت آموزش و پرورش، مسائل تشریح و تجزیه و تحلیل شود و برای حل مسائل با مشارکت و همفکری با معلمان، راهکارهای مناسب ارائه شود. نکته­ی قابل تأمل و اساسی اینجاست که در وهله­ی اول بایستی مسائلی را که حل آنها در حد اختیارات وزیر آموزش و پرورش است مشخص ساخت و در نهایت اقدام لازم را در جهت کاهش آن مسائل به عمل آورد. در غیر این صورت، ارگان­های دیگر انگیزه لازم برای همکاری از خود نشان نخواهند داد.
3.     مسئله­ی اساسی در مطالبات معلمین این است که سیستم وظایف، اختیارات و پاداشی که برای آنها در نظر گرفته شده است به هیچ وجه با یکدیگر تناسب ندارند. در سیاست­های کلی آموزش و پرورش وظایف بسیار سنگینی برای معلمان در نظر گرفته شده است.
بخشی از وظایف معلمان : جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی و مولد سرمایه اجتماعی و عهده­دار اجرای سیاست­های مصوب و هدایت و نظارت بر آن به عنوان امر حاکمیتی با توسعه همکاری دستگاه­ها. محور تحول در نظام تعلیم و تربیت کشور و بهبود مدیریت منابع انسانی. ارتقاء تربیت عقلانی و رشد بینش دینی، سیاسی و اجتماعی دانش­آموزان و اهتمام به جامعه­پذیری برای تحکیم وحدت و همبستگی ملی، وطن­دوستی و مقابله هوشمندانه با تهاجم فرهنگی و پاسداشت استقلال، آزادی، مردم­سالاری دینی و منافع ملی.
حال می­توان پرسید چه امکاناتی در اختیار معلمان و چه پاداشی در انتظار آنان است که چنین وظایف خطیری برایشان در نظر گرفته شده است؟ به عنوان مثال به نکاتی چند در قالب پرسش­هایی اشاره می­کنم که کاملاً تبعیض­آمیز و ناعادلانه است و ضمن اینکه به معلم در ایفای نقش و برآورده ساختن انتظارات مدد می­رساند، حل و فصل آن نیز نیازی به همکاری ارگان­های دیگر ندارد:
-        آیا درآمد و حقوق کسانی که در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تحصیل کرده­اند و در آموزش و پرورش استخدام شده­اند به اندازه­ی کسانی است که دارای همین مدارک تحصیلی هستند اما در ارگانها و وزارت­خانه­های دیگر به ویژه در وزارت علوم استخدام شده­اند؟
-        آیا ساعات موظفی و کار این افراد برابر است؟
-        در اهداف کلی و سند بنیادین بسیار بر توسعه­ی مشارکت معلمان در برنامه­های آموزشی و تربیتی تأکید شده است حال باید پرسید در وزارت آموزش و پرورش آیا به اندازه­ی کافی و به اندازه­ی دیگر ارگان­ها نشریات علمی- پژوهشی وجود دارند که معلمان بتوانند نتایج تحقیقات خود را در آنجا منتشر نمایند؟
-        بودجه­ی تحقیقاتی وزارت آموزش و پرورش آیا با دیگر ارگانها برابری می­کند؟
-        آیا یک معلم که در مجلات علمی و پژوهشی مقاله­ای را منتشر می­نماید، پاداشی دریافت می­کند یا نه؟ این وضعیت در وزارت علوم و تحقیقات و فناوری چگونه است؟
-        اگر یک مقاله­ی یک معلم در یک سمینار داخلی یا بین­المللی پذیرفته شود آن معلم از چه امکاناتی برخوردار خواهد بود و دیگر وزارت­خانه­ها چگونه عمل می­کنند؟
-        آیا تا به حال معلمی که دارای مدرک تحصیلی دکتری است برای سفر مطالعاتی به کشور دیگری اعزام شده است؟
4.     این پرسش­ها مشتی از خروارها تبعیضی است که در مورد معلمان روا داشته می­شود. اهداف سند تحول بنیادین برای پیشرفت جامعه ضرروی هستند اما ضرروی­تر از آنها توجه جدی به مطالبات معلمان و احترام به نهادهای صنفی­شان است که از طریق آنها تبعیض­ها و نابرابری­ها را تذکر دهند. این نیز در اختیار وزارت آموزش و پرورش است.


هیچ نظری موجود نیست: