۱۳۹۲ دی ۵, پنجشنبه

تعدد منتقد؛ فرصت است یا تهدید؟


1.     بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، بسیاری از مخالفان و حتا برخی از موافقانش به طور معناداری متفاوت با گذشته، گاه و بیگاه، منصفانه یا غیر منصفانه، به درست یا به غلط و به بهانه­های مختلف، به انتقاد از ایشان، یاران و برنامه­هایش می­پردازند. برای نمونه معاون نظارت مجلس شورای اسلامی اظهار داشته است که سوال از وزرا در مقایسه با سنوات گذشته 5 برابر افزایش پیدا کرده است به گونه­ای که در طول 3 ماه حدود 1429 تذکر به هیات وزیران و رئیس جمهور داده شده که در این میان سهم رئیس جمهور از تذکرات نمایندگان بیش از دیگران بوده است. در سایت­ها و نشریات مختلف نیز این روند به چشم می­خورد و مجموعه­ی دولت و هوادارانش از تیغ تیز انتقاد فعالان سیاسی، نمایندگان مجلس و روزنامه­نگاران در مدت زمان گذشته در امان نبوده است.
2.     در پاسخ به انتقادات مختلفی که از دولت تدبیر و امید مطرح شده است می­توان به شیوه­های مختلف موضع گرفت. می­توان بر بسیاری از منتقدان خرده گرفت که چرا در دولت احمدی­نژاد سکوت اختیار کرده بودند یا می­توان گفت چرا منتقدین در انتقادات خود به طور منصفانه به نواقص و مشکلات موجود در دیگر بخش­های حاکمیت که مسائل و مشکلات واقعی دولت در مقابل بسیاری از آنها ناچیز هستند - نمی­پردازند. همچنین می­توان نشان داد که بسیاری از مشکلاتی که اکنون دولت فعلی با آنها دست به گریبان است میراث دولت قبلی است و اگر قرار است انتقادی مطرح شود باید آن را به گذشته ارجاع داد. برای نمونه «مرتضی کاظمیان» در مطلبی تحت عنوان «دکتر افروغ و دیکتاتوری جدید» در پاسخ به انتقاد «عماد افروغ» که سخنان «سعید حجاریان» را در مصاحبه با ایسنا، فاشیستی دانسته و به زعم خود «ناقوس دیکتاتوری جدید» را به صدا درآورده است، وی را سرزنش می­کند که چرا دیگر ساختارها و نهادهای قدرت و باندهای تمامیت­خواه را که نگرش فاشیستی دارند، مورد انتقاد قرار نمی­دهد و سراغ ضعیف­ترین حلقه­ی شکاف دمکراسی­خواهی و تمامیت­خواهی را گرفته است. در سایت آینده نیز چنین استدلالی را در مورد نمایندگانی که روسای قوای سه­گانه را مخاطب قرار داده­اند تا برخورد با «بابک زنجانی» سرآغاز مبارزه با فساد اقتصادی باشد، به کار برده است: حضرات نماینده­ای که امروز علیه بابک زنجانی نامه می­نویسند، آیا دیروز که اقدامات هم­جناح­هایشان در حمایت از بابک زنجانی را تایید می­کردند، چشم­شان بسته بود؟ و الا چرا به فکر این نیفتادند که وی یقه سفید است؟ آیا در زمان وزرات اطلاعات قبل، نمی­دانستند که وی مورد حمایت وزارت اطلاعات است که امروز که حامیان وی از وزارت اطلاعات برکنار شده­اند، به این موضوع می­پردازند؟
3.     یکی از مزیت­های اصلاح­طلبان نسبت به اصول­گرایان این است که منتقدان جدی و بی­باکی به ویژه در بدنه­ی قدرت دارند. علاوه بر این، حضور منتقد از آن جهت برای اصلاح­طلبان مغتنم بوده و آن را به یک مزیت جدی تبدیل کرده است که قدرتی که در مجموعه­ی حاکمیت به دست آورده­اند، اغلب، چنان حداقلی و ضعیف بوده است که به قول سعدی «زور مردم­آزاری»[1] و در نتیجه توان برخورد با منتقدان و آزار و اذیت آنان را نداشته­اند. این مزیت­ها را نباید دست کم گرفت و باید حضور چنین منتقدانی را که به هر دلیل و به هرگونه و به هر میزان از استدلال منطقی، نقد خود را ابراز می­کنند به فال نیک گرفت. حضور منتقدان و فقدان زور مردم­آزاری از سوی حکومت یکی از عوامل مهم تأسیس و استقرار دموکراسی و گسترش جامعه­ی مدنی است که منتقدان و تمامیت­گرایانی که به هر دلیل به انتقاد از دولت تدبیر و امید و اصلاح­طلبان اهتمام دارند ناخواسته در این جهت گام برمی­دارند. در دولت قبلی که هم زور مردم­آزاری و یکه­تازی داشت و هم منتقدان جدی، از یک سو به تدریج زبان منتقدان بسته شد و محدودیت­های فراوانی بر ایشان تحمیل گردید و از سوی دیگر قدرت لجام­گسیخته­ای در اختیارش قرار گرفت، سرانجام آن همه قدرت و آن همه محدودیت و ساکت شدن منتقدان، قانون­ستیزی، فساد گسترده­ی مالی، فقر گسترده، تضعیف اصول اخلاقی، ضعف طبقه­ی متوسط و به طور کلی هدر رفتن و هدر دادن سرمایه­های فیزیکی، انسانی و اجتماعی در 8 سال گذشته بود. اما در مقابل اگر در دولت اصلاحات به قول سید محمد خاتمی نتوانستند کوچک­ترین فساد مالی را در مدیران میانی نیز پیدا کنند، شاید بخش کوچکی از علل آن به شخصیت و منش اخلاقی متصدیان آن دوران وابسته است و اگر بپذیریم که قدرت فساد می­آورد در واقع بخش عمده­ی آن علل به فقدان توان و زور مردم­آزاری دولت اصلاحات از یک سو و حضور منتقدین باانصاف و بی­انصافی برمی­گشت که وجود داشتند و بدون ترس از مجازات، عقاید خود را بیان می­کردند. به همین دلیل باید مقدم کسانی را که در مقام منتقد ظاهر می­شوند، گرامی داشت و همواره طالب حکومت و دولتی باشیم که زور مردم­آزاری و بستن دست و دهان و گرفتن جان مردم را نداشته باشد و از این جهت نیز شکر به درگاه خدای آورد.     


[1] - به سخنرانی عبدالکریم سروش تحت عنوان در فضیلت ناتوانی مراجعه شود: http://www.drsoroush.com/Lectures-92.html

هیچ نظری موجود نیست: